دختر 29 ساله ای که حاضر به زندگی با همسر معتادش نبود، از سوی اعضای خانواده اش مورد اسپیدپاشی قرار گرفت و بعد از پنج بار عمل جراحی روی صورتش همچنان تحت مداوا قرار دارد
دوم خرداد ماه امسال دختر جوانی با مراجعه به بیمارستان بوعلی سینای قزوین مدعی شد مورد اسیدپاشی قرار گرفته است.با توجه به اینکه امکانات کافی برای درمان این دختر در قزوین وجود نداشت او بلافاصله به بیمارستان سوانح سوختگی تهران منتقل شد.
خواهر این قربانی 29 ساله در مورد حادثه به خبرنگار مهر گفت: چند وقتی بود که تهمینه عقد کرده بود اما بعد از 10 ماه متوجه شد شوهرش اعتیاد دارد، روز حادثه با خواهرم در خانه بودیم که ساعت 2 بعدازظهر او متوجه کم شدن جهیزیه اش شد،وقتی موضوع را به پدرم گفت بین آنها درگیری پیش آمد و پدرم مدعی شد که جهیزیه او را فروخته است. در این حین مادرم به برادرم 23 ساله ام زنگ زد و او نیز پس از رسیدن به خانه تهمینه را مورد ضرب و شتم قرار داد. من که چندی پیش با چاقو توسط پدرم مجروح شده بودم از خانه فرار کردم. یادم می آید که پدرم تهدید می کرد صورت خواهرم را با اسید می سوزاند.
در ادامه تهمینه قربانی اسید پاشی در مورد حادثه گفت: وقتی جهیزیه ام کم شده است به پدرم اعتراض کردم که درگیری میان ما به وجود آمد، برادرم پس از رسیدن به خانه و ضرب و شتم صورتم را در دستانش محکم گرفت و به پدرم گفت اسید را در صورتش بپاش، هرچه به آنها التماس کردم که من را ببخشند آنها توجهی به حرف هایم نداشتند و اسید را به روی صورت و دستانم پاشیدند بعد هم یک طناب را دور گردنم انداختند و از دو طرف کشیدند تا خفه شوم. در همین حال بود که از شدت درد بیهوش شدم و آنها فکر کردند که من خفه شدم. ساعتی بعد وقتی به هوش آمدم دیدم خانواده ام هیچ توجهی به من ندارند و بارها به آنها التماس کردم که من را به درمانگاه ببرند.پس از گذشت ساعت ها برادر بزرگم به خانه آمد و مرا به بیمارستان بوعلی سینا قزوین برد و در آنجا نیز پس از درمان های اولیه برای ادامه درمان به تهران منتقل شدم. تا کنون هیچ یک از اعضای خانواده مان سراغی از ما نگرفتند.
تهمینه 29 ساله در مورد زندگی مشترکش نیز گفت: شوهرم کارمند بود و 10 ماهی از عقدمان می گذشت که متوجه شدم معتاد است. نمی خواستم با او زندگی کنم و سر این مساله هر روز با پدرم درگیری داشتم. وقتی به بیمارستان رفتم به دلیل حالت خفگی نتوانستم شکایتی را علیه پدرم مطرح یا با پلیس تماس بگیرم. در مرحله اول 20 روز در بیمارستان بستری بودم.
خواهر قربانی اسیدپاشی با اشاره به اینکه شکایتی علیه پدرشان در کلانتری 17 غیاث آباد تنظیم شده است، مدعی شد: پس از درمان های اولیه به همراه خواهرم شکایتی را در کلانتری تنظیم کردیم که پرونده به شعبه 7 بازپرسی دادسرا ارسال شد. تا کنون به دلایل نامعلومی به پرونده ما رسیدگی نشده است. حتی چند بار اعتراض کردیم که بازپرس پرونده تغییر کرده یا موضوع در دادسرای تهران رسیدگی شود که این موضوع نیز بی نتیجه مانده است.
وی در مورد وضعیت درمانی خواهرش گفت: تا کنون 5 عمل جراحی روی صورت تهمینه انجام شده است که 5 میلیون تومان هزینه داشته است. با فروختن طلاهای خواهرم این هزینه را تامین کرده ام. ما هیچ کس را نداریم که به ما کمک کند و از مردم خیر می خواهیم برای بهبود حال خواهرم و هزینه های سنگین درمان به ما کمک کنند. هیچ کس را در این شهر نمی شناسیم و با حکم معاون دادستان امروز در خانه های امن بهزیستی زندگی می کنیم.
در این مدت سختی های بسیاری را کشیدم و با مشقت فراوان توانسته ام پول درمان خواهرم را فراهم کنم. خانواده ام هیچگاه به سذاغمان نیامدند و تنها یک بار برادرم در حالی که خواهرم در بیمارستان بود می خواست او را مورد ضرب و شتم قرار دهد که ماموران بیمارستان از این کار جلوگیری کردند. امروز هم مطمئن هستیم اگر به خانه بازگردیم پدرم هر دوی مان را می کشد. شوهرش نیز تاکنون هیچ سراغی از او نگرفته است.
از رئیس قوه قضائیه و داستان کل می خواهم پرونده خواهرم را به صورت ویژه رسیدگی کنند تا تهمینه به حقش برسد و حقوقش پایمال نشود.
.: Weblog Themes By Pichak :.